یکی از این نورها به Reimu Hakurei می رسد. در نهایت، آنها به قدرتمندترین ساکنان Gensokyo می رسند. یک شکاف بر روی سطح فلزی و تخم مرغ مانند آن ظاهر می شود و ذرات کوچک نور از میان شکاف ها می تابد و به یکباره و در همه جهات پراکنده می شوند. یک شهاب سنگ به طور ناگهانی به Gensokyo برخورد می کند. او را غرق می کند زیرا به چیزی شبیه یک زره تبدیل می شود. نامی در سرش طنین انداز می شود و با صدای بلند تکرار می کند: "آغوهای والکری. " با احساس آغاز یک حادثه، می گوید.
اطلاعات دقیق...